- طرح فروچیدن(خوَرْدْ / خُرْدْ دَ)
طرح چیزی فروچیدن، بساط آن را درنوردیدن. به کنار گذاشتن آن را:
چو عرفی با خیال آن صنم خوش عشرتی دارم
برو جای دگر ای غم فروچین طرح صحبت را.
عرفی (از آنندراج)
چو عرفی با خیال آن صنم خوش عشرتی دارم
برو جای دگر ای غم فروچین طرح صحبت را.
عرفی (از آنندراج)
